خلاصه ای از کتاب :
تحقیقات علمی بر این پایه استوار است که همه اتفاقاتی که میافتد معین شده توسط قوانین طبیعت هستند و این در مورد اعمال مردم نیز صادق است برای همین یک محقق علمی به سختی میتواند تمایل به این عقیده داشته باشد که اتفاقات را میتوان با دعا خواندن تحت تاثیر قرار داد مثلا با ارزو کردن یا تمنا کردن از یک موجود ماورای طبیعت بتوان به تغییری دست یافت
• من نمیتوانم فرضیهٔ بی اخلاقی فرد را بپذیرم من اخلاق را منحصرا یک امر انسانی و متعلق به انسان میدانم که هیچ نوع قدرت مافوق انسانی در پشت ان وجود ندارد
• من نمیتوانم خدایی را تصور کنم که مخلوقات خود را کیفر یا پاداش میدهد و اهدافش طبق مقاصد ما انسانها شکل گرفتهاست. خدایی که انعکاسی از ضعف و ناتوانی ما انسان هاست. من همچنین نمیتوانم باور کنم که انسان میتواند پس از مرگ ورای جسم مادی اش زنده بماند هر چند که روحهای ناتوان بدلیل جهل و نادانی این عقاید را با خود حمل میکنند
• من نمیکوشم خدایی شخص وار را تصور کنم شگفتی از ساختار جهان تا انجا که به ما توان کافی برای درک جهان بدهد کفایت میکند
متنی از کتاب :
«من به آزادی بشر در معنای فلسفی اعتقاد ندارم. هرکس نه تنها بهواسطهی عوامل خارجی بلکه بهواسطه نیروی داخلی و نیازهای معنوی خویش نیز در تکاپو است. شوپنهاور میگوید: «شخص میتواند آنچه را که اراده کرده است انجام دهد ولی نمیتواند با آنچه که روی خواهد داد مقابله نماید.» این مطالب از جوانی الهامبخش من بوده است و در مقابل سختیهای زندگی خودم نسبت به مشاهدهی مشکلات دیگران تسلیخاطر و در مقابله با حوادث، صبور و شکیبایم نموده است. این احساس بهطور رضایت بخشی، سختی و شدت مسئولیت را کاهش میدهد و اجازه نمیدهدکه باخود ودیگران آنقدر خشک و جدی کنار بیایم. این حس، جهانبینی ویژهای میطلبد که در سایهی آن انسان، قبل از خود، رضایت و موافقت دیگران را مدنظر قرار میدهد.»
درباره ی نویسنده :
آلبرت اَینشتَین زاده ۱۴ مارس ۱۸۷۹ – درگذشته ۱۸ آوریل ۱۹۵۵) فیزیکدان نظری آلمانی الاصل بود. او در گسترش نظریهٔ کوانتوم و مکانیک آماری سهم بهسزایی داشت. اینشتین جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱ به پاس خدماتش به فیزیک نظری و بهویژه کشف اثر فوتوالکتریک دریافت کرد. او برای کارهای چشمگیرش، از بزرگترین فیزیکدانانی است که جهان به خود دیدهاست.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.